فـــرامـــوشـــی

می نویسم که یادم بمونه...

فـــرامـــوشـــی

می نویسم که یادم بمونه...

نمی دونم چه صیغه ایه !؟

هر کسی به خاطر ذات و غریزه ای که داره به جنس مخالف خودش توجه می کنه و طرف رو پیش خودش آنالیز می کنه ! مثلا یکی رو تو خیابون می بینی، تو دانشگاه می بینی یا هر جای دیگه ! نگاهش می کنی و اون رو نا خودآگاه با معیار های خودت مقایسه می کنی ! یا اینکه برعکس وقتی راه میری خیلی ها تو رو با معیارهای خودشون مقایسه می کنن !
نمی دونم چه صیغه ایه که همیشه همین تعداد اندکی که به قول معروف به چشم من میان و احساس می کنم ممکنه بتونه دوست خوبی واسم باشه، همیشه ازشون فاصله دارم ! همیشه دستم بهشون نمیرسه ! 
نمی دونم چرا ! این چه تقدیریه که دارم !؟ شاید باید منتظر چیزی باشم که خیلی فراتر از انتظارم باشه ...
نظرات 15 + ارسال نظر
نفس سه‌شنبه 19 اردیبهشت 1391 ساعت 13:41

والا ما صیغه اینا نداریم نمیدونم چه صیغه ایه
بعدشم هم خرما میخوای هم خرمیش؟
یعنی اقا محمد شما دوست ندارید اصلا؟
تک و تنها؟

اه !؟ چرا نمی دونی !؟ خب خودم هم نمی دونم !
اتفاقا تا دلتون بخواد من دوست و رفیق دارم ! هم پسر هم دختر ! ولی با هیچ کدوم از اینا اون طوری که خودم دوست دارم نیستم !
من همیشه سعی کردم به چیزی که توی ذهنم هست برسم ! واسم فرقی نمیکنه بزرگ یا کوچک ! حتی بعضی موقع ها ممکنه متضرر هم شده باشم ولی نهایتا بهش رسیدم و اون موقع اس که سرم رو میذارم و راحت خوابم می بره !
(تعریف از خود )

نفس سه‌شنبه 19 اردیبهشت 1391 ساعت 20:00

از کی تا حالا ما صیغه داریم خودمون نمیدونیم؟
چه دل گشادی دارید خوش به حالتون
یه مدته از خود تعریف میکنید
حالا آقا محمد رو تعریف کنید:

بابا کلی صیغه داریم ! تو که خودت معلمی ! این معلم عربی ما دهنمون رو سرویس کرد با این صیغه ها !
منظور از دل گشاد چی بود دقیقا ! ؟
این همه از خودشون به خاطر چیزایی که نیستن و ندارن تعریف می کنن ! حالا اشکال داره مام از خودمون تعریف کنیم !
آره اگه می تونی منو تعریف کن

نفس سه‌شنبه 19 اردیبهشت 1391 ساعت 22:10

از کی معلم شدم خودم خبر ندارم؟
منظور استاد بود؟
دلی که گشاده
نه استفرالله و اتوب الیه کی گفته
من گفتم شما تعریف کن
خب من یه تعریف میکنم
مستر محمد ایز گود بوی بات هی الویز سرش شلوغه فور ورک(کار)

معلم و استاد زیاد تفاوت نداره !
مرسی فهمیدم معنی دل گشاد چیه !
اوه اوه نفس جون تو که با این تعریفت منو آب کردی از خجالت !

نفس سه‌شنبه 19 اردیبهشت 1391 ساعت 22:13

خب اگه طبق عربی بریم جلو
تقدیر باب تفعیل
دوست باب فعول
انتظار باب افعال
بقیشم شما صرف کنید

ما که عربی مون هیچوقت خوب نبوده !
انگلیسی بخوای در خدمتیم ! تو انگلیسی هم که صیغه و این چیزا نداریم ! کلا تو انگلیسی همه چی آزاده

شایان سه‌شنبه 19 اردیبهشت 1391 ساعت 22:19 http://brat.blogsky.com

پس صد در صد یدونه بهتر ترش منتظر توئه

واقعا !؟
این شایان جون چه پسر دسته گلیه ! همش به آدم انرژی مثبت میده

نفس چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391 ساعت 00:22

به خاطر اینکه شاگرد خودم بوده(پسر شایان)
معلم با استاد فرق نمیکنه؟
پس من الکی ارشد بخونم؟
can i speak english with me mr mohammad?

ارشد چیه بابا ! بچسب به پول !
شاعر میگه: دلیل چرخش زمین نیست جاذبه ! / این پوله که زمینو می چرخونه جالبه !

نفس چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391 ساعت 01:38

خب من کجا بچسبم به پول در حالیکه اصلا کار نیس؟
مگه مثل پسراس هر کاری براشون پیدا میشه؟

پسرها هم همچین راحت کار خوب گیرشون نمیاد ها !
توجه نمودی ؟!

نفس چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391 ساعت 10:29

پس من یکی رو میفرستم پیش شما بلکه یه کاری هم واس اون جور کنید

چه جور کاری ؟! بستگی داره خانم باشه یا آقا !؟

نفس چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391 ساعت 14:05


شما کدومشو راحترید تا من اونو بفرستم؟

برا من فرقی نداره !
فقط باید حرف گوش کن باشه حسابی ! هی هم نق نزنه و غر غر نکنه ! هرچی بهش گفتم بگه چشم

نفس چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391 ساعت 14:35

باشه پس میفرستمش پیش شما
مهندس به رشته ی برق نیاز دارید آیا؟

نگفتی آخر دختره یا پسره !؟
رشته برق که ما فعلا نه ! ولی دوستان شاید بخوان !

نفس چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391 ساعت 14:43

مهندس درجه ی تیزیت اومده پایین
خوب معلومه جنس موافق براتون میفرستم که مرد کار باشه نقم نزنه
پس الان من کجا بفرستمش؟

البته دخترها توی بعضی از کارها خیلی بهتر از پسرها هستن !
والا ما که برق احتیاجی نداریم ! حالا اگه جدی میگی بذار با بروبچ صحبت کنم ببینم اونا می خوان یا نه !

نفس چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391 ساعت 14:54

وا مهندس مگه من شوخی دارم با شما
کاملا جدیه
اگه امکانش بود من خودم میومدم کار میکردم حتی بهتر از پسرها
ولی خب پسران که باید خرج یه زندگی رو بدن نه من


رشته برق به رشته ما هیچ ربطی نداره ولی حالا بازم من به خاطر شما سوال می کنم
چرا امکانش نیست حالا !؟ من از دخترها تعریف کردم ولی گفتم توی بعضی از کارها خوبن ! مثل کارهایی که احتیاج به حوصله و دقت زیادی دارن و کارهای دفتری بیشتر ! دخترا قطعا کار زمینی که ما انجام می دیم رو نمی تونن انجام بدن !

نفس پنج‌شنبه 21 اردیبهشت 1391 ساعت 01:53

یا خدا مرسی
یعنی امکانش هست؟
دخترا تو همه کار همه فن حریفن
ولی نمیدونم من چرا تو کار خونه از ظرف شستن و این جور چیزا بدم میاد
ما یکی رو دست کم نگیرید

موشو جمعه 22 اردیبهشت 1391 ساعت 16:09 http://moshoooo.blogfa.com

می دانم زندگی چیست ؟ اگر زندگی شکستن سکوت است سالهاست که من سکوت را شکسته ام . اگر زندگی خروش جویبار است سالهاست من در چشمه ی جوشان زندگی جوشیده ام . اما این نکته را فراموش نمی کنم که زندگی بی وفاست...

موفق باشی

موشو جان چطوری خوبی !؟
مرسی که به وبم میای. به جان خودم من چندبار اومدم توی وبلاگت ولی نمی تونم واست کامنت بذارم. اون عکسه که باید حروفش رو ببینم و توی باکس بنویسیم نشون داده نمیشه !

شایان شنبه 23 اردیبهشت 1391 ساعت 22:56 http://brat.blogsky.com

من نوکرتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد