روز پدر و روز مرد مبارک !

دوستای شمام به خوبی دوستای من هستن از این اس ام اس ها براتون بفرستن ؟! :

ولادت با سعادت حضرت علی (ع) و روز باشکوه و بسیار مهم مرد، به تو نامرد هیچ ربطی نداره !

پ.ن : تا حالا دیده بودین دو سه تا دختر با پراید بخوان یه پسر که کنار خیابون واستاده رو بلند کنن !؟ عجب زمونه ای شده ها ! خانم برو مزاحم نشو مگه خودت برادر پدر نداری !

بهداشت و نظافت شخصی !

چند روز پیش با دو سه تا از دوستان رفتیم استخر. خیر سرش استخرش از این باکلاس ها بود ولی چشمتون روز بد نبینه ! یه صحنه هایی آدم تو این استخرها می بینه اصلا دیگه دلش نمی خواد بره استخر ! آقا آدم با یه موجوداته پشمالو سیاه که مثل موش آبکشیده شدن توی استخر روبه رو میشه که باید چند دقیقه آنالیزش کنی تا بفهمی این چیزه آدمه !

حالا میگیم شما مردین و متاسفانه توی جامعه ما اگه کسی موهای بدنش رو بزنه و توی جاهای عمومی مثل استخر ظاهر بشه در موردش فکرهای بدی میکنن، درست ! بابا حداقل این ریش و سیبیل و زیر بغل و اینا رو که می تونی بزنی ! بابا نا سلامتی آدمی ! جونور که نیستی !

من شنیدم که توی استخرهای خارجی آدم هایی با این سر و وضع رو اصلا داخل استخر راه نمیدن ! چون هم باعث آلودگی میشه هم باعث میشه که استخر جلوه خوبی نداشته باشه ! تو جاهایی مثل فرانسه و آمریکا خیلی رایجه که آقایون موهای بدنشون رو از بین میبرن ! خانم ها که دیگه جای خود داره ! حتی یه بار جایی خوندم که دکترها توصیه می کنن مردها (پر مو و کم مو، کلا مردها) باید سالی حداقل چهار بار کل موهای بدنشون رو از بین ببرن ! چون می تونه باعث بیماری هایی مثل قارچ و عفونت پوستی بشه ! تازه این مال خارجی هاس که خیلی هم به نظافت خودشون اهمیت میدن ! اصلا اونجاها مراکزی هست که فقط همین کارهارو انجام میدن، از گرفتن ناخون و آرایش کردنش گرفته تا ماساژ و ماسک صورت و از بین بردن موهای بدن و طب سوزنی ! خیلی هم پول توشه و مردم هم خیلی استقبال می کنن ازش ...

بابا حالا خجالت هم میکشی بزن، استخر نیا ! البته توی استخر اکثر جوون ها به خودشون رسیده بودن ولی بازم صحنه های چندش آور زیاد بود ! دوستانی که پاهای پرمو دارن یه بار امتحان کنن و موهای پاهاشون و ناخن های پاهاشون رو از بین ببرن ببینن چقدر بوی نامطبوع پاهاشون کمتر میشه ! یارو نگاه میکنی از ساق پاش تا روی انگشتاش سیاه سیاهه ! بابا یه کم به خودتون برسین خداوکیلی ! نا سلامتی انسانیم و متمدن !

دوستان ببخشید که این پست چندش آور و حال بهم زن شد ولی دیگه چه میشه کرد ! ما که نتونستیم بیشتر ده دقیقه تو آب دووم بیاریم با این وضع ، پا شدیم رفتیم سونا و جکوزی ! خواهشا دوستان یه مقدار به خودشون رسیدگی کنن، فرقی نمیکنه خانم یا آقا ...

کوه، ورزش، سیگار !

جمعه با بچه ها قرار گذاشتیم بعد از یه عمر دوباره رفتیم کوه ! خیلی با حال و جالب بود. کلی تو روحیه و روان آدم تاثیر میذاره ! 

من خیلی ورزش کردن رو دوست دارم. یعنی اگه وقتش رو داشتم هر روز نصف وقتم رو میذاشتم برای ورزش. وقتی رفتیم کوه دوتا از دوستام هم بودن که قبلا ها که من خیلی ورزش می کردم اینا دیگه منم میذاشتن توی جیبشون ! نکته جالب این بود که اونا هم مثل من چند وقت بود که ورزش نکرده بودن و متاسفانه سیگاری هم شده بودن تو این مدت. خلاصه قبل از کوه هی کل کل میکردن و به من میگفتم اونجا رفتیم هی نگی من نمی تونم و خسته شدم و از این حرف ها ! بعد که رفتیم کوه آقا اینا هر بیست متری که میومدن بالا میگرفتن میشستن یه گوشه خستگی در میکردن ! هم من هم خودشون خیلی تعجب کرده بودیم که چطور بدن هاشون اینقدر تحلیل رفته بود و حالا دیگه من اونا رو میذاشتم توی جیبم ! شاید ده بار تا به بالای کوه رسیدیم نشستن ولی من یه بارهم ننشستم !

این سیگار خیلی چیز بیخودیه ! متاسفانه بعضی ها من نمی دونم انگار به مرد بودن خودشون شک دارن که می خوان با سیگار مرد بودن خودشون رو ثابت کنن ! من نمی دونم این ته سیگار رو شوت کردن اون طرف یا با کف کفش خاموش کردنش چقدر حس غرور و مردونگی به اینا میده !

خیلی برای دوستام ناراحتم. هزار بار بهش گفتم بابا این ره که تو میروی به ترکستان است ! ولی کو گوش شنوا ...

جـــــــــان !؟

با بچه ها رفتیم یکی از این فروشگاه گنده ها ! خارجی ها بهش میگن مال !؟ بال !؟ یه همچین چیزی !

بعد از یه مدت که اونجا بودیم یهو دیدم یه دختره داره صدام میکنه برگشتم دیدم بــله !یه دختر خوشتیپ و خوش لباس جلوم واستاده ! گفتم بفرمایید !؟ گفت ببخشید آقا من یه چیزی بگم بهم نمی خندین ؟! تو دلم گفتم اوه اوه بازم یه دردسر تازه ! گفتم مگه می خوای واسم جوک بگی !؟ بعد خندش گرفت گفت نه ! می خوام یه کاری واسم بکنین ! گفتم بفرمایید کمکی از دستم بر بیاد در خدمتم ! گفت میشه اجازه بدین ازتون عکس بگیرم !! منو میگی !؟  جان !!؟ بهش میگم وا ! چرا می خوای ازم عکس بگیری آخه !؟ یه کم من و مون کرد و لپ هاش گل انداخت ! یه چیزی پروند گفت آخه شبیه یکی از فامیل هامونی ! نیست منم سنسور دروغ سنج دارم سریع حالیم شد داره خالی می بنده ! بعد یه کم جدی شدم بهش گفتم اگه راستشو می گفتی واست یه کاری می کردم ! می خواستم برم یهو گفت وای خب شرمنده تو رو خدا ! با یه حالت جدی که انگار می خواست خودش رو خیلی با شخصیت نشون بده و در عین حال هم خجالت کشیده بود گفت راستش با دوستام شرط بستیم اگه بذارین ازتون عکس بگیرم کفش هاشون رو در بیارن تا پارکینگ پا برهنه برن ! بعدش هم منو ببرن پیتزایی ! منو میگی !  بعدش هم دوستاش رو بهم نشون داد ! دو تا بودن هم تیپ خودش !

راستش از دل و جرات و شخصیتش خوشم اومد ! بهش گفتم خب حالا که راستش رو گفتی بیا بلوتوث ات روشن کن خودم یه عکس واست میفرستم ! هیچی ما عکس رو به این دادیم ! تا عکس رو گرفت سریع عذر خواهی کرد و با عجله رفت ! یه جورایی انگار داشت بهش فشار میومد !

هیچی دوستای ما اومدن و شروع کردن به ابراز خوشحالی و ذوق کردن ! (فحش دادن !) آرش گفت بچه ---- نکنه شماره ندادی بهش !؟ گفتم این که معلوم بود شماره نمیگیره ولی عکسی که واسش فراستادم رو اسمش رو عوض کردم شماره م رو نوشتم ! ولی مطمئنم زنگ نمیزنه !

یهو نوید کوبید تو کمرم گفت خاک تو سرت نگاه چکار کردی !؟ جدی جدی دارن پابرهنه میرن بیرون ! حیف نیست اینا پا برهنه راه برن !؟