نمی دونم چرا تازگی ها همش منتظر یه چیزی هستم ! یه اتفاق یه برخورد یه آدم یا ... نمی دونم واقعا چی ! همش فکر می کنم باید یه چیزی بشه ، یه چیز جدید ...
تازگی ها بیشتر این حس اومده سراغم ! منتظر یه چیزی ام ! مثلا توی خیابون که دارم میرم بعضی موقع ها یه دفعه میزنه به سرم که راهم رو دورتر کنم ! شاید با این کار به اون چیزی که منتظرشم برسم در صورتی که اصلا نمی دونم چی هست ...
قبلنا احساس می کردم که یه خط موازی ام ! ولی الان فکر می کنم که یه خط مایل هستم که دارم میرم جلو و هر لحظه منتظر تقاطع با یه خط دیگه ام ... !
سلام. مطالب وبلاگتون رو خوندم . و چه جالب که حرفاتون خیلی شبیه به حرفای منه ....مخصوصا همین یادداشت آخر... من احساس می کنم گم شدم . نمی دونم دنبال چیم؟ و مثل شما انگار منتظرم.جالب بود!!!
خوشحال می شم به من هم سر بزنید
مرسی از شما.....
حتما....البته شما هم همینطور دوباره سر بزن